این پدیده، گونه جدیدی از روزنامهنگاری موسوم به «روزنامهنگاری شهروندی» را شکل داده که دگرگونی فراوانی در شکل و محتوای ارائه خبرها و گزارشها به وجود آورده است. مردممداری، شفافسازی، پاسخگویی و چندسویگی ارتباط، که از اساسیترین اصول روابط عمومی است، نزدیکی زیادی با رویکرد روزنامهنگاری شهروندی دارد؛ بدین صورت که پرتالهای روابط عمومی، به صورت گام به گام و با رعایت ملاحظات مربوط، هم توجه بیشتری به مطالب تولید شده از سوی شهروندان خواهند داشت و هم مشارکت آنان را در تولید و انتشار اخبار و اطلاعات مرتبط، پذیرا میشوند. در ازای آن، انتظار میرود که مدیران روابط عمومی از مزایای این رویکرد باز به مخاطبان بهرهمند شوند. در این نوشتار، با بهرهگیری از یافتههای پژوهشی «استیو آتینگ» درباره سطوح مختلف روزنامهنگاری شهروندی، ضمن آشنایی با اینگونه روزنامهنگاری، درباره نحوه استفاده و آثار آن در حوزه عمل روابط عمومی نوین صحبت میشود. همچنین به موانع و محدودیتهای استفاده از این رویکرد اشاره و توصیههایی برای چیرگی بر این موانع ارائه میشود.
سه برداشت از روزنامهنگاری شهروندی
برداشت اول، زاویه فنی - رسانهای: وقتی که اقشار مختلف شهروندان، به رغم غیرحرفهای بودن، پیام آفرین میشوند و به موازات رسانهها، تولید محتوا میکنند، پدیدهای نو، ظهور مییابد که از آن با عنوان روزنامهنگاری شهروندی یاد میشود. گرچه این پیامآفرینان، آموزش علمی روزنامهنگاری ندیدهاند و بهاصطلاح صلاحیت حرفهای ندارند (یا به اندازه کمی از آن برخوردارند)، با این حال بهعنوان یک شهروند که احساس مسئولیت میکند، از ظرفیت فناوریهای نوین ارتباطی، نهایت بهره را میبرند. شهروند مینویسد و گزارش میدهد. اگر «رسانهنگاری سایبر» را از منظر پیامآفرینان جدید این پدیده، یعنی عموم شهروندان، بررسی کنیم به روزنامهنگاری شهروندی میرسیم.
برداشت دوم، زاویه سیاسی: روزنامهنگاری شهروندی، پدیدهای است عمومی، حاصل وجود یک فضای عمومی، که در آن مشارکت اقشار مختلف مردم در تولید و توزیع آزادانه اخبار و اطلاعات توسعه یافته و منتج به پیامدهایی شده است؛ از جمله شفافسازی، پاسخگویی و تضعیف کنترل قدرت مدیریت افکار که پیشتر از راه مدیریت محتوای رسانههای بزرگ صورت میگرفت.
برداشت سوم، زاویه فرهنگی: سرمایههای انسانی رشدیافته و توانمند، با تولید و انتشار خودجوش اخبار و اطلاعات و ارائه دیدگاهها، مسئولیت اجتماعی خود را با رویکردی مشارکتجویانه و معطوف به مسائل محلی ایفا می کنند.
ویژگیهای روزنامهنگاری شهروندی را به طور خلاصه میتوان در این موارد برشمرد:
- بهرهگیری شهروندان از فناوریهای نو برای جمعآوری، پردازش و انتشار اخبار و اطلاعات؛
- غیرحرفهای و غیرمتخصص بودن و نداشتن مهارتهای رسانهای روزنامهنگاران شهروندی و عدم اتکا به مشاورین حرفهای رسانهای (حداقل در مراحل اولیه ورود به این عرصه)؛
- گرایش روزنامهنگاری شهروندی به پوشش اخبار و اطلاعات محلی؛
- وجود تفاسیر متنوع شخصی و غیررسمی از رویدادهای بزرگ؛
- عدم اتکای روزنامهنگاری شهروندی به منابع رسمی خبری و مالی برای پوششدادن اخبار و اطلاعات و غیررسمی بودن گفتمان آنها؛
- تعاملی بودن روزنامهنگاری شهروندی و راهیافتن دیدگاههای شهروندان دیگر در ادامه خبر و گزارش اولیه، که درنتیجه این نوع روزنامهنگاری را به رغم غیرسازمانی بودن، مشارکتی ساخته است؛
- ویرایش ضعیف، غلبه دیدگاه خاص فعالین روزنامهنگاری شهروندی بر محتوا و ارتباط نزدیک مخاطبان این حوزه با یکدیگر؛
- انتشار مطالب، عمدتا از طریق رسانههای خرد، بهویژه وبلاگ های اینترنتی، خارج از تمهیدات معمول شرکتهای رسانهای؛
- جایگزین کردن مشاهدات و برداشتهای شخصی و گروهی به جای عینیگرایی، در تضادبودن با رویههای بازنمایی رسانههای اصلی، تاکید بر اول شخص در سبک نگارش، بازآفرینی عامگرایی رایج در نشریات جنجالی و تاکید بر اطلاعات مفید برای زندگی روزمره و مرتبط با علایق عموم، از دیگر ویژگی های روزنامهنگاری شهروندی است. بنا به یک تعبیر، «روزنامهنگاری شهروندی، شکلی از تفسیر فرهنگی عام است».
توسعه شتابان روزنامهنگاری شهروندی
امروزه روزنامهنگاری شهروندی، در سطح جهان رواج زیادی یافته است و آثار این عمومیتیافتن، از زوایای مختلف مورد نقد و تحلیل قرار میگیرد؛ مثلا در حوزه کار رسانهای، روزنامهنگاری شهروندی، فشار مثبتی را بر تحریریهها وارد آورده است تا بیش از پیش به پیگیری و پوشش اخبار و رویدادها بپردازند. ضمن اینکه تحول چشمگیری در محتوا و شکل ارائه خبرها و گزارشها به وجود آورده است. در حوزه کاری روابط عمومیها نیز همانگونه که در ادامه بیشتر توضیح داده خواهد شد، فرصتی برای مدیران روابط عمومی پدید آورده است که به موازات فعالیتهای جاری رسانهای خود، بتوانند بهطور بیواسطه نیز با گروهی از شهروندان فعال در تولید و انتشار اخبار و اطلاعات، در ارتباط باشند و از این رهگذر، به سودمندیهایی دست یابند؛ از جمله این سودمندیها، امکانات تازه و وسیع دریافت دیدگاههای شهروندان، بهرهگیری از شبکههای رایگان یا بسیار کمهزینه و متنوع به عنوان مجاری انتشار اخبار مورد نظر سازمان متبوع خود و بهرهگیری از توان و مشارکت شهروندان در پربار کردن پرتالهای اخبار و اطلاعات روابط عمومی سازمان است.
با توجه به سطوح پیشرفت روزنامهنگاری شهروندی (که در اینجا به اختصار به آنها اشاره خواهد شد)، در ایران هنوز سطوح بالایی روزنامهنگاری شهروندی ملاحظه نمیشود، ولی میتوان پیشبینی کرد که بنا به دلایل فراوان، در آینده نهچندان دور، روزنامهنگاری شهروندی در ایران به سطوحی بالاتر از رشد و تاثیرگذاری خواهد رسید؛ بنابراین جا دارد که ضمن آشنایی با سطوح و لایههای روزنامهنگاری شهروندی، آثار و پیامدهای آن را بر عرصههای مختلف، از جمله در حوزه روابط عمومی، واکاوی کنیم.
دلایل توسعه شتابان روزنامهنگاری شهروندی
- دگرگونی شگرف فناوریهای اطلاعاتی، ارتباطی و مخابراتی که فرایند اطلاعیابی، پرورش اطلاعات و اطلاعرسانی را آسانتر از همیشه ساخته است.
- توسعه دیدگاههای مشارکتجو در تصمیم سازی و اداره امور جامعه؛
- بالا رفتن سطح مطالبه جویی آحاد جامعه و تقاضای روزافزون شهروندان برای شفافسازی و پاسخگویی سازمانها و نهادهای اجتماعی؛
- تمرکزگریزی و محلیگرایی به عنوان گرایش غالب در بین مخاطبان؛ به طوری که پوشش رسانهای اخبار و اطلاعات محلی، برای مخاطبان جاذبه زیادی دارد.
سطوح روزنامهنگاری شهروندی
«آستیو آتینگ» Steve Outing پژوهشگر ارتباطات، نتایج بررسیهای خود را با عنوان «یازده سطح روزنامهنگاری شهروندی» انتشار داده است. بهطور خلاصه درباره این یازده سطح یا یازده گام میتوان گفت که در گام نخست (Opening up to public comment) امکان اظهار نظر عمومیفراهم میشود. با توجه به اینکه ارتباط دوسویه از الزامات روزنامهنگاری شهروندی است؛ «در این سادهترین سطح مشارکت، مخاطبان امکان یافتهاند به آنچه روزنامهنگاران حرفهای منتشر کردهاند واکنش نشان دهند، از آنها انتقاد یا تمجید کنند و یا چیزی به نوشتههای آنان بیفزایند.»
در گام دوم (The citizen add-on reporter) از شهروندان برای مشارکت در نوشتن گزارشهای روزنامهنگاران حرفهای بهرهگیری میشود؛ «مقصود، امری فراتر از فراهم کردن امکان اظهار نظر برای مخاطبان است. در این شیوه، اطلاعات و تجربه درخواست شده از شهروندان به گزارش اصلی افزوده میشود و به آنها غنا میبخشد.»
در سومین گام (Open-source reporting) از خوانندگان آگاه به یک موضوع، درخواست میشود تا در تهیه گزارش تخصصی مشارکت کنند، به طرح پرسشهایی بپردازند، نقش راهنما را برای گزارشگر داشته باشند یا حتی اطلاعات و محتوایی را در اختیار روزنامهنگار قرار دهند که به کار تهیه محصول نهایی بیاید. برگزاری «پانل» مخاطبان هم میتواند در این نوع طبقهبندی روزنامهنگاری شهروندی قرار بگیرد.
سطح چهارم، (The citizen bloghouse)جلب مشارکت شهروندان برای تولید محتوای وبسایتهای خبری است. برای این کار، آنها را به بلاگیدن برای وبسایتهای خبری ترغیب میکنند؛ «معمولا به 2 شیوه میتوان شهروندان را به بلاگیدن برای یک وبسایت خبری ترغیب کرد: ارائه خدمات میزبانی و گلچین کردن مرتب مطالب وبلاگها و قرار دادن آنها روی یکی از خروجیهای وبسایت خبری. اما شیوه خاصتری هم وجود دارد و آن دعوت از مخاطبان برگزیده است تا زیر نام وبسایت خبری مورد نظر به بلاگیدن بپردازند.» این شیوه آخری، در ایران مدتی است که از سوی سایت «خبرآنلاین» دنبال میشود.
در گام پنجم، (Newsroom citizen ‘transparency' blogs) از وبلاگهای شهروندی به مثابه اتاق خبر شیشهای بهرهگیری میشود. این نوع از روزنامهنگاری شهروندی بر مفهوم شفافساختن سازمان خبری استوار است؛ آن هم از این طریق که مخاطبان در جریان دقیق رویدادهای اتاق خبر قرار بگیرند. بنابراین از مخاطبان خواسته میشود که در وبلاگهایشان به اعتراض و انتقاد یا تعریف و تمجید از فعالیتهایی بپردازند که درون سازمان خبری رخ میدهد؛ «برای این کار میتوان پنل مخاطبان را تقویت کرد و ماحصل بحثها را از طریق وبلاگها در دسترس عموم قرار داد. چنین وبلاگهایی میتوانند نقش پیگیریکننده مطالبات شهروندان و رسیدگی به گلایههای آنها را ایفا کنند.»
گام ششم، ایجاد وبسایت مستقل روزنامهنگاری شهروندی با محتوای ویرایش شده است. در این سطح نوع عمیقتری از روزنامهنگاری شهروندی رخ میدهد که البته تحقق آن مشروط بهای جاد یک وبسایت مستقل روزنامهنگاری شهروندی است تا در کنار وبسایت خبری اصلی فعالیت کند. بیشتر همکاران چنین وبسایتی را شهروندان یک منطقه تشکیل میدهند و عمده فعالیت آن بر تهیه و انتشار خبرهای محلی متمرکز است.
گام هفتم، وبسایت مستقل روزنامهنگاری شهروندی با محتوای ویرایش نشده است. یعنی همانند مورد قبلی، با این تفاوت که گزارشهای شهروندان ویرایش نمیشود و هر چه مینویسند، بدون واسطه انتشار پیدا میکند.
گام هشتم، اضافه شدن نسخه چاپی است؛ یعنی نسخهای چاپی و رایگان، مثلا هفتهای یک بار بهعنوان لایی روزنامه منتشر میشود که محتوای آن، گلچین بهترین مطالب وبسایت روزنامهنگاری شهروندی است.
گام نهم، پیوند میان روزنامهنگاری حرفهای و روزنامهنگاری شهروندی است. این پیوند از طریق ایجاد یک سازمان خبری صورت میگیرد که در آن فعالیت حرفهای روزنامهنگاری با کار روزنامهنگاران شهروند به صورت همزمان انجام میشود؛ «سایت «اوهماینیوز» در کرهجنوبی، بهترین مصداق این رویکرد است. این سایت از تلاش 38هزار گزارشگر - شهروند بهره میگیرد. اینان، به تولید مطلب میپردازند و ویراستاران اوهماینیوز این مطالب را بررسی میکنند. در عین حال، یک گروه کوچک از گزارشگران حرفهای نیز به تولید محتوا برای این سایت مشغولند. شهروندان روزنامهنگار حدود 70درصد محتوای سایت را تولید میکنند و تهیه بقیه مطالب نیز برعهده حرفهایهاست، بنابراین، تأکید، آشکارا، بر شهروندان است.»
گام دهم، یکپارچه کردن روزنامهنگاری حرفهای و شهروندی زیر یک سقف است که البته مرحلهای حساس، مهم و دشوار است. در این نوع، وبسایت خبری از حاصل گزارش مستقیم روزنامهنگاران حرفهای، همراه با مطالبی از شهروندان شکل میگیرد. درواقع تفاوت این گام با روزنامهنگاری شهروندی نوع قبل، در این است که در هر صفحه وبسایت میتوان آمیزهای از نوشتههای حرفهای (که برای تهیه آنها پول پرداخت شده) و مطالب شهروندان (مطالب رایگان) را در کنار هم مشاهده کرد. این نوع روزنامهنگاری شهروندی، کاملکننده روزنامهنگاری حرفهای است و چیزی به آن میافزاید؛ درعینحال میتواند، دستکم به لحاظ نظری، بسیار جذاب باشد. تعداد کمی از سازمانهای خبری از نیروی انسانی کافی برخوردارند تا همه آنچه را مخاطبانشان میخواهند پوشش دهند، اما با استفاده از منابع داوطلبانه شهروندانه (یا ارزانقیمتها)، یک سازمان خبری بالقوه میتواند پوشش بهتری به رویدادهای متعارف (مسابقات و ...) بدهد.
گام یازدهم موسوم به «ویکیژورنالیسم»، وقتی اتفاق می افتد که مخاطبان، ویراستار میشوند. «ویکینیوز» به شهروندان این اجازه را میدهد تا گزارش خبری خود را نوشته و ارسال کنند. از آن طرف، هرکس میتواند این خبر را ویرایش کند؛ به این ترتیب انتظار میرود با اتکا به دانایی و شناخت گروهی، خبرهای قابل اطمینان و متوازن تولید کرد.
تلاقی مدیریت نوین روابط عمومی و روزنامهنگاری شهروندی
مدیریت روابط عمومی نوین، بهکارگیری فناوریهای جدید اطلاعاتی و ارتباطی را یک نیاز اساسی در ایفای وظایف روابط عمومی میداند. این تاکید فناورانه، به مفاهیمی همچون مشارکتجویی، مردممداری، شفافسازی، پاسخگویی و تعاملی بودن، در فلسفه وجودی روابط عمومی وزن و اعتبار بیشتری بخشیده است. در همین راستا فرایندهای اطلاعیابی و اطلاعرسانی در قالب سامانههای ارتباطات مردمی در روابط عمومیها توسعه یافتهاند. توسعه نظام ارتباطات مردمی در روابط عمومی سازمانها، تا حد زیادی مرهون حضور پرتالهای اطلاعیاب و اطلاعرسان الکترونیک است. این پرتالها، میتوانند گفتوگوی دوسویه، برابر، مردم مدار و غیرتبلیغاتی را میان مردم و مدیران سازمان بیشتر کرده، زمینه ساز مشارکت واقعی و معنادار مردم در اداره امور مربوط به خود شوند؛ البته مقدمه و شرط اساسی این امر، باور داشتن به کارایی فناوریهای نو در راستای هدف یاد شده است.
اساسا تلاقی روزنامهنگاری شهروندی و مدیریت روابط عمومی، در همین نقطه اتفاق میافتد. انتظار این است که وجود سامانههای الکترونیک ارتباطی، حرکت آزاد اطلاعات بین مردم و نهادهای اجتماعی را آسان سازند و قدرت مردم را در تصمیمسازی و مشارکت بیشتر کنند و سوءتفاهمها و تنشهای ناشی از فقر ارتباط را کاهش دهند و به ارتقای آگاهی و درک متقابل مردم و سازمان از یکدیگر منجر شوند. روزنامهنگاری شهروندی، چنین فرصتی را پیش روی شهروندان و نیز مدیران روابط عمومی قرار می دهد.
در سالیان اخیر، همراستا با توسعه زیرساختهای پیشرفته ارتباطی و مخابراتی، پرتالهای اطلاعرسانی روابط عمومیها به محمل مناسبی برای ارتباطگیری تعاملی با شهروندان تبدیل شده است. روابط عمومی سازمانهای مشارکتجو و مشارکتپذیر، میتوانند با استفاده از تجربه موفق روزنامهنگاری شهروندی و سهم و نقشی که در جهت تولید و انتشار اخبار و اطلاعات در پرتال خود به شهروندان میدهند، سبک سنتی ارتباط روابط عمومیها با رسانهها را زیر و رو کنند و مخاطرات و نقاط منفی شیوههای قدیم را به حداقل رسانند. این امر، هم کمک فراوانی به توسعه پدیده روزنامهنگاری شهروندی میکند و هم رویکرد روابط عمومی مشارکتی را که بخشی اساسی از روابط عمومی الکترونیک است، تحققپذیر میسازد.
از آنجا که بنا به دلایل فرهنگی - اجتماعی و بعضا سیاسی هنوز محدودیتهای زیادی در راه توسعه روزنامهنگاری شهروندی و بهکارگیری آن در حوزه روابط عمومی در ایران وجود دارد، انتظار میرود با برگزاری همایشهای مرتبط و توسعه دیدگاههای نظری مربوط به روزنامهنگاری شهروندی و کاربرد آن در روابط عمومی، شرایط برای نهادینهسازی این تجربه در ایران تسهیل شود؛ بدینترتیب، ضمن آسیبشناسی گسترش این نوع روزنامهنگاری، در جهت استفاده بیشتر از نقاط مثبت آن و کاهش عوارض ناشی از استفاده غیرهوشمندانه از آن، به ویژه در حوزه روابط عمومی، میتوان برنامهریزی و اقدام کرد.
برای چیرگی بر موانع کاربرد روزنامهنگاری شهروندی در مدیریت روابط عمومی، لازم است در وهله اول زمینههای ذهنی یاریگر این نوع روزنامهنگاری را در جامعه تسری داد. آحاد مختلف اعم از دولتمردان، خبرگان، کارشناسان و مجریان حوزههای مختلف، باید به درک درستی از اهمیت و اولویت شناخت روزنامهنگاری شهروندی برسند. چنانچه تحقق آرمانها و اهداف پیشبینی شده در سند چشمانداز توسعه کشور را خواستاریم، گریزی از این واقعیت مهم نداریم که جامعه توسعهیافته نیازمند شهروندان توسعهیافته است. توسعهیافتگی آحاد جامعه، امری کیفی و فرهنگی است که از رهگذر تولید و اشاعه مستمر آگاهیهای عمومی تحقق مییابد. جامعه توسعهیافته، جامعهای است مشارکتجو و مشارکتپذیر.
اساس روزنامهنگاری شهروندی، مبتنی بر همین است که همگان، در فضایی آزاد و برخوردار از فرصت برابر، با درک مسئولیت اجتماعی خود، آگاهانه و متعهدانه، در امور مربوط به خود سهم و نقش مشارکتی داشته باشند و دستگاههای ذیربط و متولی، مشارکت را، هم حق شهروندان و هم یک ضرورت تلقی و باور کنند و به آن پایبند باشند. تنها آن نوع نگاه و برداشت یاریگر ترویج روزنامهنگاری شهروندی در روابط عمومیهاست که مشارکت همگانی، دوسویه، متعامل، متوازن و آگاهانه را در فرایند تولید و نشر آگاهیهای مرتبط از طریق شهروندان به رسمیت بشناسد. اگر چنین دیدگاهی در اجزای نهادها و دستگاههای قانونگذار، مجری و ناظر حاکم باشد، شاهد فزونی سطح اعتماد و مشارکت شهروندان با سازمانها و نهادهای اجتماعی خواهیم بود. البته نباید این واقعیت مهم را نادیده گرفت که آمادگی مدیران روابط عمومی تنها یک سر ماجراست و حتما بایستی در کنار آن آموزش شهروندان را در جهت تشخیص اخبار و اطلاعات درست، جامع، دقیق و سودمند و نیز نحوه مشارکت هوشمندانه و متعهدانه آنان در انتشار صحیح و بهموقع دادههای اطلاعاتی متناسب با منافع ملی و مصالح اجتماعی پیگیر بود.